خلاصه و نمونه سؤال امتحانی زبان‌انگلیسی 7

خلاصه و نمونه سؤال امتحان زبان‌انگلیسی 7 را به صورتPDF در ادامه مطلب دریافت کنید.

حکایت ۲۲: اگر خاموش بنشینم گناه است

گروهی از حکما در حضور حضرت کسری به مصلحتی سخن همی‌ گفتند و بزرگمهر که مهتر ایشان بود خاموش. گفتندش چرا با ما در این بحث سخن نگویی؟

گفت: وزیران بر مثال اطبا اند و طبیب دارو ندهد جز سقیم را پس چو بینم که رأی شما بر صوابست مرا بر سر آن سخن گفتن حکمت نباشد.

چو کارى بى فضول من بر آید

مرا در وى سخن گفتن نشاید

و گر بینم که نابینا و چاه است

اگر خاموش بنشینم گناه است

*گلستان سعدی

معرفی کتاب: تاریخ تکون جامعه‌ شناسی (نظریه‌ های جامعه‌ شناسی)/جلد 1

کتاب حاضر به قلم دکتر تقی آزاد ارمکی، یکی از منابع آزمون دکتری، محسوب می‌شود که می‌توانید مقدمه آن را در ادامه مطلب دریافت کنید.

جزوه درس تاریخ تحول دولت در اسلام

جزوه درس تاریخ تحول دولت در اسلام استاد درخشه را به صورت PDF در ادامه مطلب دریافت کنید.

خلاصه و نمودار درختی کتاب حیات فکری و سیاسی امامان شیعه

کتاب حیات فکری و سیاسی امامان شیعه^{(علیهم‌السلام)}، به عنوان منبع درس سیره معصومین^{(علیهم‌السلام)} معرفی شده است که می‌توانید خلاصه و نمودار درختی این کتاب را در ادامه مطلب دریافت کنید.

 

جزوه درس تدبیر زندگی 2

جزوه درس تدبیر زندگی استاد حائری‌زاده و استاد دهقانی، را می‌توانید در ادامه مطلب دریافت کنید.

حکایت ۲۱: چرا بی‌سبب بر من ظلم کردی؟

 انوشیروان را معلمی بود. روزی معلم او را بدون تقصیری بیازرد.

انوشیروان کینه او را در دل گرفت تا به پادشاهی رسید. آن‌گاه از او پرسید: چرا بی‌سبب بر من ظلم کردی؟

معلم گفت: چون امید آن داشتم که بعد از پدر به پادشاهی برسی، خواستم که تو را طعم ظلم بچشانم تا در ایام سلطنت به ظلم اقدام نکنی!

منابع درس حقوق‌ بین‌الملل عمومی ۱

منبع امتحان میان‌ترم این درس، جزوه کلاس و فصول ابتدایی کتاب دکتر ضیایی بیگدلی است که می‌توانید در ادامه مطلب دریافت کنید.

معرفی کتاب: بنیاد فلسفه سیاسی

کتاب بنیاد فلسفه‌سیاسی در غرب، نوشته مرحوم دکتر عنایت، یکی از کتب مهم گرایش اندیشه‌سیاسی است که به عنوان یکی از منابع آزمون دکتری مورد استفاده قرار می‌گیرد.

حرف‌های ما۲۴نفر: هفته چهارم فروردین ۱۳۹۵

• میلاد موحدیان:
  • عاقبت برجام‌ها...
• ابوالفضل زارع:
  • زندگی را درست زندگی کنیم-قسمت دوم
  • به‌نام اسلام به‌کام غرب
  • اشکال از مسلمانی ماست
• محمدحسین خانی:
  • تصویب صبحگاهی، اشکال شامگاهی

حکایت ۲۰: افلاطون عجب بزرگوار مردی است

آورده اند که روزی مردی به خدمت فیلسوف بزرگ افلاطون آمد و نشست و از هر نوع سخن می گفت. در میان سخن گفت: « امروز فلان مرد از تو بسیار خوب می گفت که افلاطون عجب بزرگوار مردی است و هرگز کسی چون او نبوده است.»

افلاطون چون این سخن بشنید سر فرود برد و سخت دلتنگ شد.

آن مرد گفت:« ای حکیم! از من تو را چه رنج آمد که چنین دلتنگ شدی؟»

افلاطون پاسخ داد:« ای خواجه! مرا از تو رنجی نرسید. ولی مصیبت بالاتر از این چه باشد که جاهلی مرا ستایش کند و کار من او را پسندیده آید؟ ندانم کدام کار جاهلانه کرده ام که او خوشش آمده و مرا به خاطر آن ستوده است.

جزوه میان‌ترم مسائل نظامی و استراتژیک معاصر

جزوه میانترم کلاس دکتر افتخاری را می‌توانید در ادامه مطلب دریافت کنید.

داده‌نما: جنبش‌های اسلامی در آمریکا

داده‌نماهای زیر به معرفی مختصری از جنبش‌های اسلامی در آمریکا می‌پردازد. پیشنهاد می‌کنیم برای آشنایی اجمالی با این گروه‌ها، داده‌نماها را در ادامه‌مطلب مطالعه بفرمایید.

 

مقالات اساتید: دکتر جلال درخشه

با توجه به اینکه تعداد مقالات دکتر درخشه زیاد است، به چند مقاله‌ای که در کلاس، اشاره شد، اکتفا می‌کنیم. این مقالات را در ادامه مطلب دریافت کنید.

معرفی کتاب: تحولات سیاسی و اجتماعی ایران ۱۳۵۷-۱۳۲۰

این کتاب برای دانشجویان رشته علوم سیاسی در مقطع کارشناسی به عنوان منبع اصلی درس «تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی در ایران» به ارزش 4 واحد تدوین شده است. مقدمه این کتاب را می‌توانید در ادامه مطلب دریافت کنید.

منبع امتحان مسائل سیاسی و اقتصادی جهان‌سوم

PDF و خلاصه این کتاب را می‌توانید در ادامه مطلب دریافت کنید.

حکایت ۱۹: بهلول بر مسند خلافت

روزی بهلول وارد قصر هارون الرشید شد و چون مسند خلافت را خالی و بلامانع دید جلو رفته و بدون ترس و واهمه بر تخت خلیفه نشست.

غلامان دربار چون آن حال بدیدند به ضرب چوب و تازیانه بهلول را از تخت پایین کشیدند.

هنگامی که خلیفه وارد شد بهلول را در حالتی بهم ریخته دید که گریه می‌کند.

از نگهبانان سبب گریه ی او را پرسید.

نگهبانان گفتند: چون در مکان مخصوص شما نشسته بود او را از آنجا دور کردیم.

هارون ایشان را ملامت کرد و بهلول را دلداری داده و نوازش نمود.

بهلول گفت: من برای خود گریه نمی‌کنم بلکه به حال تو می‌گریم.

زیرا که من چند لحظه در مسند تو نشستم این‌قدر صدمه دیدم و اذیت و آزار کشیدم، در این اندیشه ام که تو که یک عمر بر این مسند نشسته ای چه مقدار آزار خواهی کشید و صدمه خواهی دید!

معرفی کتاب: نخبگان سیاسی ایران بین دو انقلاب

کتاب نخبگان سیاسی ایران بین دو انقلاب، به قلم دکتر علیرضا ازغندی، کتابی مورد توجه برای دانشجویان گرایش مسائل ایران و جامعه‌شناسی سیاسی است که به عنوان منبع آزمون دکتری نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد.

دانلود نرم افزار اعراب قرآن کریم

این نرم افزار مخصوص گوشی‌های اندرویدی بوده که قابلیت نمایشِ اعرابِ تمامی آیات قرآن را دارد. این نرم افزار را به دوستانی که با قواعد عربی سروکار دارند، پیشنهاد می‌کنیم.

 

                                 

دریافت نرم افزار اعراب قرآن کریم
حجم: 3.04 مگابایت
 

حکایت ۱۸: قدر همین شاه را باید دانست!

پادشاهی از وزیر خود خشمگین شد به همین دلیل او را به زندان انداخت. مدتی بعد وضع اقتصادِ کشور رو به وخامت گذاشت. بنابراین مردم از پادشاه خود ناراضی شدند و پادشاه هرکاری برای جلب رضایت آن‌ها نمود، موفق نمی‌شد. لذا دستور داد، وزیر را از زندان بیاورند. هنگامی‌که وزیر در محضر او حاضر شد، گفت: مدتی است که مردم از من روی گردان شده اند، اگر توانستی رضایت آنها را جلب کنی من نیز از گناه تو می‌گذرم.

وزیر گفت:

من دستور شما را اجرا خواهم کرد، فقط از شما می‌خواهم تعدادی سرباز به من بدهید.

شاه گفت:

نبینم که از راه اعمال خشونت بر مردم وارد شوی. سرباز برای چه می‌خواهی؟

وزیر گفت:

من هرگز هدف سرکوب کردن ندارم.

شاه با شنیدن این حرف تعدادی سرباز به وزیرش داد. شب هنگام وزیر به هرکدام از سربازان لباس مبدل دزدان را پوشاند و به هر کدام دستور داد که به تمام خانه‌ها بروند و از هر خانه چیزی بدزدند، به‌طوری‌ که آن‌چیز نه زیاد بی‌ارزش باشد و نه زیاد با ارزش تا به مردم ضرر چندانی وارد نشود و همچنین کاغذی به آن‌ها داد و گفت در هر مکانی که دزدی می‌کنید، این کاغذ را قرار دهید. روی کاغذ چنین نوشته شده بود: هدف ما تصاحب قصر امپراطوری و حکومت بر مردم است. سربازان نیز مطابق دستور وزیر عمل کردند.

مردم نیز با خواندن آن کاغذ دور هم جمع شدند.

نفر اول گفت:

درست است که در زمان حکومت پادشاه وقت با وخامت اقتصادی روبه رو شدیم، اما هرگز پادشاه به دزدی اموال ما اقدام نمی‌کند...این دزدان اکنون که قدرتی ندارند توانسته‌اند اموال ما را بدزدند، وای به روزی که به حاکمیت دست یابند.

نفر دوم نیز گفت:

درست است، قدر این شاه را باید دانست و از او حمایت نمود تا از شر این دزدان مصون بمانیم و همه حرف‌های یکدیگر را تایید کردند و بنابراین تصمیم گرفتند از شاه حمایت کنند.