چهارشنبه, ۱۲ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۰۰ ب.ظ
حکایت 42: علم نحو خواندهای؟
نحوی در کشتی بود. ملاح را گفت: تو علم نحو خواندهای؟
گفت: نه.
گفت:«ضیعت نصف عمرک» [نصفِ عمرت ضایع شد]
روز دیگر تندبادی برآمد؛ کشتی غرق خواست شود. ملاح او را گفت: تو علم شنا آموختهای؟
گفت: نه.
گفت: «لقد ضیعت تمام عمرک» [پس تمام عمرت ضایع شد.]
پ.ن:
در سیاست و به طور کلی در جامعه، به همه حرفهها نیازمندیم و هیچکس بینیاز از دیگران نیست.