حکایت 37: مردم چهار طبقه بیش نیستند
گویند وقتی در برابر سلطان[هولاکو] گروهی از فقیران قلندریه پیدا شدند.
سلطان از خواجهنصیرالدین پرسید: اینها چه کسانند؟
خواجه جواب گفت: گروهی زاید و بیهودهاند. بر فور سلطان دستور داد که همه را نابود کردند.
کسی را خواجه پرسید: مقصود تو از این بیان چه بود؟
گفت: مردم چهار طبقه بیش نیستند؛ جمعی امیر و وزیر و کسان سلطانند از لشکری و کشوری، دو دیگر، بازرگانان و تجارند، سه دیگر پیشه وران و صنعتگران اند و آخرین گروه برزگران و دهقانانند و آن کس که از زمره این چهار گروه نباشد سربار مردم و در جهان زیاده است.