ارتقای دکتر شریعت، دکتر سیدامامی و دکتر مجیدی
ارتقای آقایان دکتر شریعت و دکتر سیدامامی به مرتبه استادی و دکتر مجیدی به مرتبه دانشیاری را به اساتید و دانشجویان محترم تبریک عرض میکنیم.
ارتقای آقایان دکتر شریعت و دکتر سیدامامی به مرتبه استادی و دکتر مجیدی به مرتبه دانشیاری را به اساتید و دانشجویان محترم تبریک عرض میکنیم.
این کتاب به قلم دکتر حاتم قادری، برای دانشجویان رشته علوم سیاسی در مقطع کارشناسی به عنوان منبع اصلی درس «اندیشههای سیاسی در قرن بیستم» تدوین شده است و یکی از منابع آزمون دکتری است.
پ.ن:
قلم، جزء جداییناپذیر زندگیِ دانشجویِ علومانسانی است.
پ.ن۲:
بیایید زندگی کنیم!
ترکمنی با یکی دعوا داشت.
کوزه ای پر گچ کرد و پاره ای روغن بر سر آن گذاشت و از بهر قاضی رشوت برد.
قاضی بستد و طرف ترکمن گرفت و قضیه چنان که خاطر او می خواست آخر کرد و مکتوبی مسجل به ترکمن داد.
بعد از هفته ای قضیه روغن معلوم کرد.
ترکمن را بخواست که در مکتوب سهوی است، بیاور تا اصلاح کنم.
ترکمن گفت: در مکتوب من سهوی نیست اگر سهوی باشد در کوزه باشد.
عبید زاکانی
این کتاب که یکی از منابع آزمون دکتری است، توسط موریس دوورژه نگاشته و توسط دکتر ابوالفضل قاضی ترجمه شده است.
معرفی کتاب
این موضوع کتاب حاضر، کاوش نظری انقلاب اسلامی ایران و بازخوانی فرهنگ سیاسی آن است. نویسنده، در این پژوهش بر آن است که انقلاب ایران را براساس مفهوم فرهنگ سیاسی بازشناسی نماید.
روزی هارون الرشید به سربازانش دستور داد تا بهلول دیوانه را به نزد او بیاورند. سربازان پس از ساعتی گشت زدن در شهر بهلول دیوانه را در حال بازی با کودکان یافتند و او را به نزد هارون الرشید بردند.
هارون الرشید با روی باز از بهلول استقبال کرد و گفت مبلغی پول به بهلول بدهند که بین فقرا و نیازمندان تقسیم کند و از آنها بخواهد برای سلامتی و طول عمر هارون الرشید دعا کنند.بهلول وجه را از خزانه هارون الرشید گرفت و لحظه ای بعد دوباره به نزد خلیفه هارون الرشید رسید.
هارون الرشید با تعجب به بهلول نگاه کرد و گفت: ای دیوانه چرا هنوز اینجایی! چرا برای تقسیم کردن پول به میان فقرا نرفتهای؟
بهلول گفت: هر چه فکر کردم از خلیفه محتاجتر و فقیرتر در این دیار نیافتم؛ چرا که می بینم ماموران تو به ضرب تازیانه از مردم باج و خراج می گیرند و در خزانه ی تو می ریزند از این جهت دیدم که نیاز تو از همه بیشتر است لذا وجه را آورده ام تا به خودت بازگرداندم!
این کتاب که دربرگیرنده مطالب پیشرفتهای در زمینه سیاست خارجی و سیاست بینالملل است، به عنوان منبع اصلی برای استفاده دانشجویان رشتههای علوم سیاسی و روابط بینالملل تدوین شده است.
امید میرود علاوه بر جامعه دانشگاهی، پژوهشگران و برنامهریزان سیاست خارجی کشور نیز از آن بهرهمند شوند.
سلطان محمود را در حالت گرسنگی بادمجان بورانی پیش آوردند.
خوشش آمد گفت:بادمجان طعامی است خوش!
ندیمی در مدح بادمجان فصلی پرداخت.
چون سیر شد،گفت: بادمجان سخت مضر چیزی است!
ندیم باز در مضرت بادمجان، سخن پردازی کرد.
سلطان گفت: ای مردک، نه این زمان مدحش میگفتی!
گفت: من ندیم توام نه بادمجان، مرا چیزی میباید گفت که تو را خوش آید نه بادمجان را.
عبید زاکانی
کتاب اندیشه سیاسی اسلام، نوشته آروین آی.جی. روزنتال و ترجمه دکتر علی اردستانی، برنده کتاب فصل در سال ۱۳۸۷شده و یکی از منابع آزمون دکتری علومسیاسی است.
روزی بهلول نزد قاضی بغداد نشسته بود که قلم قاضی از دستش به زمین افتاد.
بهلول به قاضی گفت: جناب قاضی کلنگت افتاد آن را از زمین بردار.
قاضی به مسخره گفت: واقعاً اینکه میگویند بهلول دیوانه است، صحیح است. آخر قلم است نه کلنگ!
بهلول جواب داد: مردک! تو دیوانه هستی که هنوز نمیدانی. با احکامی که به این قلم مینویسی خانههای مردم خراب میکنی، تو بگو قلم است یا کلنگ؟
این کتاب که توسط دکتر صادق زیباکلام نگاشته شده است، یکی از منابع آزمون دکتری علومسیاسی است که میتوانید مقدمه این کتاب را در ادامه مطلب دریافت کنید.
معرفی کتاب
کتاب حاضر که منبع اصلی درس "تحولات سیاسی و اجتماعی ایران ۱۳۲۰ - ۱۳۲۲" در مقطع کارشناسی رشته علوم سیاسی محسوب میشود به بررسی تحولات ایران در سالهای نخست پس از سقوط رضا شاه اختصاص دارد. در این کتاب نویسنده ضمن تجزیه و تحلیل رویدادهای این مقطع زمانی، کوشیده است نشان دهد که عامل اصلی تغییر و تحولات سیاسی این برهه زمانی، نخبگان سیاسی و صاحبان قدرت داخلی بودهاند نه قدرتهای خارجی.
یکی دیگر از منابع آزمون دکتری، کتاب جامعهشناسی سیاسی معاصر اثر کیت نَش و ترجمه دکتر دلفروز است. دکتر بشیریه نیز مقدمهای بر این کتاب نوشته است که میتوانید در ادامه مطلب دریافت کنید.
درویشی تهی دست از کنار باغ کریم خان زند عبور میکرد . چشمش به شاه افتاد و با دست اشارهای به او کرد . کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند .
کریم خان گفت : این اشاره های تو برای چه بود ؟
درویش گفت : نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم .آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده؟
کریم خان در حال کشیدن قلیان بود ؛ گفت چه میخواهی؟
درویش گفت: همین قلیان، مرا بس است !چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت. خریدار قلیان کسی نبود جز کسی که می خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد ! پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد !روزگاری سپری شد. درویش جهت تشکر نزد خان رفت .
ناگه چشمش به قلیان افتاد و با دست اشارهای به کریم خان زند کرد و گفت: نه من کریمم نه تو؛ کریم فقط خداست، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست . . .
مردم آزاری را حکایت کنند که سنگی بر سر صالحی زد درویش را مجال انتقام نبود سنگ را نگاه همیداشت تا زمانی که ملک را بر آن{مردم آزار} لشکری خشم آمد و در چاه کرد، درویش اندر آمد و سنگ در سرش کوفت.
گفتا: تو کیستی و مرا این سنگ چرا زدی؟
گفت: من فلانم و این همان سنگست که در فلان تاریخ بر سر من زدی.
گفت: چندین روزگار کجا بودی؟
گفت: از جاهت اندیشه همیکردم، اکنون که در چاهت دیدم فرصت غنیمت دانستم.
ناسزایی را که بینی بخت یار
عاقلان تسلیم کردند اختیار
***
چون نداری ناخن درنده تیز
با ددان آن به که کم گیری ستیز
***
هر که با پولاد بازو پنجه کرد
ساعد مسکین خود را رنجه کرد
***
باش تا دستش ببندد روزگار
پس به کام دوستان مغزش بر آر
گلستان سعدی
پ.ن:
احسنت به جهادگرانی که قلم از دستشان نمیافتد.
این کتاب که یکی از منابع آزمون دکتری است، توسط دکتر حمیرا مشیرزاده نگاشته شده است. مقدمه این کتاب را می توانید در ادامه مطلب دریافت کنید.
معرفی کتاب
مقدمهی کتاب بحثی است دربارهی کلیات نظریهپردازی در روابط بینالملل و تحولات آن، سپس هشت نظریه کم و بیش کلان و مطرح روابط بینالملل در هشت فصل جداگانه بررسی شده است. در هر فصل تلاش شده علاوه بر توجه به ابعاد محتوایی نظریهها به زمینههای شکلگیری آنها و نیز به طور خاص مبانی فرانظری آنها توجه خاصی شود. "تکثر نظری در روابط بینالملل"، "لیبرالیسم و تحولات آن"، "واقعگرایی و تحولات آن"، "مکتب انگلیسی"، "نظریه نظام جهانی"، "نظریهی انتقادی"، "پسا تجددگرایی"، "فمنیسم" و "سازهانگاری" از مباحث کتاب هستند.
گویند: روزی خلیفه از محلی می گذشت ، دید که بهلول ، زمین را با چوبی اندازه می گیرد.
پرسید: چه می کنی؟
گفت: می خواهم دنیا را تقسیم کنم تا ببینم به ما چه قدر می رسد و به شما چه قدر؟ هر چه سعی میکنم ، می بینم که به من بیشتر از دو ذارع (اندازه یک قبر) نمیرسد و به تو هم بیشتر از این مقدار نمیرسد.