بازنشر: کلینتون برای ایران خطرناکتر از ترامپ است
متن زیر بازنشری از گفتگوی روزنامه«مردمسالاری» با دکتر آصفی است و در پایان این متن نیز میتوانید دادهنمای مقایسه مواضع کلینتون و ترامپ را مشاهده کنید:
زمانی که آقای دکتر حمیدرضا آصفی را در جعبه جادویی و در قامت سخنگوی وزارت امور خارجه، تقریبا هر هفته و در هر مناسبت سیاسی یا حادثه و اتفاق مهمی میدیدم، هرگز تصور نمیکردم که همان صدا، البته با کمیخَش، ولی با همان استواری و دقت را بعد از سالها بشنوم. نوستالژی عجیبی از خبر ساعت ۲ ظهر را به همراه داشت. دقیقا همانطور که انتظار داشتم شد، در حال رانندگی و حتی در بین دو نماز، پاسخ تماس مرا داد و با دقت و خوش قولی عجیبی از جانب ایشان، زمان مصاحبه را هماهنگ کردیم. بسیار دقیق و مطمئن، دقیقا به مانند گذشته سخن میگفت... سعی کردیم امانتدار خوبی برای انعکاس نظرات سفیر سابق ایران در آلمان شرقی، فرانسه و امارات متحده عربی، در مورد انتخابات آینده ریاست جمهوری آمریکا باشیم. در ادامه مطلب گفتوگوی «مردمسالاری» با حمیدرضا آصفی را میخوانید:
آقای دکتر؛ به عنوان اولین سوال، در مورد ترامپ موجی جاری شد با این مضمون که «یک دلار یا 3 دلار یا پول به من بدهید تا به ترامپ رأی ندهم»، ترامپ چه کسی است؟ چرا اینگونه عکسالعملها و مواضعی یونیک و خاص را اعلام میکند؟ چگونه این چنین محبوب شد؟
انتخابات آمریکا امسال با انتخابهای گذشته تفاوتهای جدی دارد. از ویژگیهای انتخابات کنونی ریاست جمهوری آمریکا بیاخلاقی، تخطئه و تخریب حریف، افشاگری و رو کردن انواع مدارک درست و نادرست برای گردآوری هرچه بیشتر آرا است؛ به گونهای که در هیچکدام از انتخابات گذشته آمریکا سابقه نداشته است. اما در مورد آقای ترامپ؛ وی به عنوان یک مولتی میلیاردر که حالا کارهای مختلفی انجام داده است، چه در زمینه ساخت وساز و چه در زمینه کازینو، قمارخانه و این جنس مشاغل، که ثروت خود را پشت شعارهایش آورد و بعد شعارهای متفاوتی نسبت به دیگر جمهوریخواهان مطرح کرد توانست در بخش عظیمیاز آمریکا حرکتی به وجود آورد و کار به جایی رسید که علیرغم میل حزب جمهوریخواه توانست همه رقبای خودش را از میدان به در کند و اکنون به عنوان تنها فرد باقی مانده از حزب جمهوریخواه در صحنه حضور دارد. شاید بخش عظیمی از سفید پوستها پایگاه آرای آقای ترامپ باشد. به هر حال آقای ترامپ با شعار اینکه من مدیون کسی نیستم و بقیه کاندیداها از پول مالیات دهندهها استفاده میکنند و متکی به سرمایه سرمایهدارها هستند تا بتوانند مطرح شوند، در حالی که من خودم سرمایه و پول دارم، مدیون و بدهکار کسی نیستم، توانست افکار عمومی را به خودش جلب کرده و در روند کار، پیروزیهای قابل توجهی نیز به دست آورد.
خاستگاه حزبی آقای ترامپ چگونه در شعارهایش نمود دارد؟ و این مسئله چگونه در سیاستهای داخلی ایشان ظاهر شده و چه مولفههایی دارد؟
جمهوریخواهها به هر حال معروف به محافظهکاری هستند. در بین جمهوریخواهها باز ما دو دسته متمایز را میبینیم: یکی «نئوکانها» یا «نو محافظهکاران» که به شدت افراطی هستند و دسته دیگر محافظهکارهایی که به نام «محافظهکارهای سنتی» شناخته میشوند. به هر حال محافظهکارها به عنوان افراد طرفدار سرمایه و سرمایه داری مطرح هستند، در حالیکه دموکراتها بیشتر به عنوان کسانی که گرایش حقوق بشری داشته و تا حدودی پایبند به برخی ارزشهای امروزی آمریکایی هستند، شناخته میشوند.
در ابتدا و در بین جمهوریخواهها، آقای ترامپ با شعارهایی که بیشتر رنگ و بوی نژاد پرستانه داشت ظاهر شد. بیشتر توجهش بر روی سفیدپوستها و مخالفت با مهاجرت بود و اینکه اجازه نمیدهد آمریکا توسط غیرآمریکایی اداره شود. به همین دلیل شعارهایی را مطرح کرد که در یکی از آنها، عنوان کرد که بین آمریکا و کشورهای آمریکای لاتین، به خصوص مکزیک، دیواری خواهد کشید.
منظور ایشان از دیوار ضرورتا یک بنا یا یک احداث ساختمان فیزیکی نبود، به هر حال منظورش این بود که اجازه نمیدهد مهاجرین غیرقانونی به آمریکا وارد شوند و باید به کشورهای خود برگردند. در همان خصوص حملات تندی را متوجه مسلمانها کرد و برخی از گروههایی که به زعم ایشان، غیرقانونی در آمریکا هستند.
در خصوص مالیاتها و نیز موضوع بهداشت که شعار آقای اوباما بود،کاملا مواضع رادیکالی گرفت. وی تاکید داشت باید فشار بر روی مردم بیپول یا کمتر پولدار به حداقل برسد. اینها زمینههایی بود که توانست افکار عمومی را به نفع آقای ترامپ به حرکت در آورد.
نکته مهم اینکه آقای ترامپ بر خلاف خانم کلینتون، حمایت حزب خودش را ندارد. منتها هر چه زمان جلوتر میرود، حزب جمهوریخواه ناچار و ناگزیر شده تا از ترامپ حمایت کند. به دلیل اینکه در روز انتخابات فقط انتخاب ریاست جمهوری نیست، انتخابات برخی از کرسیهای سنا نیز برگزار میشود و حزب جمهوریخواه نگران این مسئله است که اگر در میان حزب انشقاق و شکاف باشد، نه تنها ریاست جمهوری را خواهد باخت بلکه کرسیهای دیگر را هم ممکن است ببازد و اکثریت را هم در مجالس و نیز در فرمانداریها از دست بدهد. لذا نه از روی میل که از اضطرار به تدریج از ترامپ حمایت میکنند. کما اینکه ما شاهد هستیم که مواضع تند علیه ترامپ در میان حزب رو به کاهش است.
زنان آمریکا ترامپ را چگونه میبینند؟ یا اینکه در سبد رای ترامپ، زنان چه سهمی خواهند داشت؟
ترامپ در بسیاری از زمینهها، علیه زنان موضعگیری کرد که بعد مجبور شد آنها را اصلاح کند. به همین دلیل است که مواضع آقای ترامپ به هیچ وجه خوشایند خانمهای آمریکایی قرار نگرفته و در بین زنهای آمریکایی تا حدودی چهره منفوری است که از مواضع ایشان راضی نیستند. همچنین در مورد سقط جنین، در مورد موضوع همجنسگرایی و مسائل دیگر، مواضع کاملا متضادی گرفته که بعدا به تدریج آنها را یا اصلاح کرد یا منکر آنها شد.
اگر اجازه بفرمایید برویم به حوزه سیاست خارجی آقای ترامپ و خصوصا خاورمیانه! همانطور که مطلع هستید یکی از روزنامههای کره شمالی از ترامپ تعریف و تمجید کرده و حتی چین به صورت خاموش از ریاست جمهوری آقای ترامپ طرفداری کرده است. این مسائل را شما چگونه تحلیل میفرمائید؟ که بعد برسیم به بحث خاورمیانه و حوزه درگیریهای سوریه و در واقع آینده خاورمیانه و سیاستهای ریاست جمهوری احتمالی وی در مقابل ایران.
یک ویژگی در مورد آقای ترامپ این است که در مواضع خودش ثابتقدم نیست. مواضع خودش را در طول مبارزات انتخاباتی بسیار سریع عوض کرده است. در مواضع خارجی و بینالمللی به مانند مواضع داخلی، آقای ترامپ ثابت قدم نبوده است. وقتی به مواضع ایشان نگاه میکنیم، چه در مورد مسلمانها، چه در مورد اتفاقاتی که در خاورمیانه به وقوع میپیوندد و چه در مورد سایر زمینهها، شاهد مواضع متفاوت از سایر رقبا و همچنین متغیر و ناپایدار هستیم.
چند موضوع را ایشان مطرح کرده که متفاوت از سایر مواضع است. اولا ایشان در خصوص سیاست خارجی آمریکا به شدت معتقد است که آقای اوباما ناموفق بوده و آمریکا را به سقوط کشانده و قدرت بینالمللی آمریکا را تنزل داده است.
آمریکا از یک کشور به زعم ایشان ابرقدرت تا حد زیادی فاصله گرفته و اعتقاد دارد که آقای اوباما یکی از زیان بارترین رؤسای جمهور تاریخ آمریکا در امر سیاست خارجی بوده است. ایشان نگرش متفاوتی از سایر رقبا به تحولات خاورمیانه و حتی کشورهایی مانند کره شمالی داشته است، ایشان اعلام کرده با کره شمالی مذاکره میکند، به طوری که در اولین سفر خارجی به کره شمالی خواهد رفت. همین حرف باعث خوشایند محافل و گروههای مختلفی در کره شمالی شده است. ترامپ در خصوص روسیه اعتقاد دارد که باید با پوتین از راه مذاکره و گفتگو و توجه به منافع مشترک حرکت کرد. وی سیاستهای آقای اوباما را نسبت به روسیه به چالش کشیده و در این زمینه کاملا با آقای اوباما متفاوت فکر میکند. در مورد چین هم همینطور بسیار منعطفتر از سایر رقباست. در مورد رژیم صهیونیستی تفاوت زیادی با سایر رقبا نداشته است، ایشان همچنان معتقد به حفظ امنیت رژیم صهیونیستی است. در این زمینه ما تفاوت آشکاری را مشاهده نمیکنیم، مگر اختلافی که با خانم کلینتون دارد. خانم کلینتون به شدت به لحاظ نگرش اسرائیل محور بوده و به شدت تحت تأثیر لابی صهیونیستها است که به نظر نمیرسد هیچکدام از کاندیداهای ریاست جمهوری آمریکا در این زمینه مانند کلینتون باشند.
در زمینه سوریه نیز ما شاهد هستیم که ایشان اعلام کرده که با بشار اسد نمیجنگد، بلکه با وی از طریق گفتوگو کار را دنبال خواهد کرد. البته وی مواضع بسیار تندی علیه مسلمانهای مهاجر، چه در اروپا و چه در آمریکا گرفته است و البته باز در همین زمینه مواضع بسیار تندی نسبت به داعش و گروههای دیگر داشته است.
ولی همانطور که اشاره کردم صحبتهایی که آقای ترامپ دارد، بی ثبات هستند، شاید در آینده وقتی به قدرت رسید ثابت قدم باشد یا اینکه باید دید مشاورینش چقدر به وی اجازه دهند که با آزادی عمل در این زمینهها اقدام کند. ما یادمان نرود به هر حال اهداف و افراد در جایگاهی که در کورس رقابت برای به دست آوردن صندلی ریاست جمهوری هستند، شعارهای تندتر و غلیظتری میدهند. اما وقتی در مسئولیت و مسند قدرت قرار میگیرند واقعیات موجود، بسیاری از مسائل را به آنها دیکته و تحمیل میکند، که آنها ناچار به تجدید نظر و تعدیل در رفتار هستند و عملا قدرت مانورشان بسیار کمتر خواهد بود. به هر حال این در مورد آقای ترامپ یا هر کاندیدای دیگری نیز صادق خواهد بود.
اگر موافق باشید وارد بحث ایران شویم. یکی از مواردی که صحبت شده، بحث لغو توافق هستهای و موضعگیریهای این چنین تند آقای ترامپ است، میتوانیم آقای ترامپ را بدترین گزینه برای توافق هستهای ایران بدانیم؟
ببینید... در میان کاندیداهای ریاست جمهوری آمریکا به جز آقای سندرز، بقیه نسبت به توافق هستهای روی خوش نشان ندادهاند. صحبتهای متفاوتی شده است، افرادی مثل تد کروز یا روبیو که از دور خارج شدهاند، میگفتند که ما قرارداد را پاره میکنیم، یا خود آقای ترامپ با همین ادبیات تقریبا صحبت میکند. فقط سندرز بود که منعطفتر نسبت به ایران حرف میزد، چون ایشان در مقایسه با دیگران که نوعا بسیار تند برخورد کردند یک حالت لیبرالیستی- سوسیالیستی دارد. آقای ترامپ هم اشاره داشته که این توافق را اجرا نمیکند و به آن احترام نمیگذارد، البته خانم کلینتون اعلام کرده این توافق را مشروط میپذیرد. مستقل از اینکه این کاندیداها در مورد موضوع توافق هستهای و برجام چه گفته باشند، من تصور نمیکنم کسی این توافق را پاره کند یا به آن احترام نگذاشته و آن را لغو کند. این را خیلی بعید میدانم، اما اینکه سختگیریها و بهانهجوییها بیشتر میشود، اینکه مشکلات جدیدتری را مطرح میکنند تا بر سر راه اجرای برجام دستاندازی کنند، امر کاملا محتملی است؛ چه آقای ترامپ باشد و چه خانم کلینتون!
اما یادمان نرود که این برجام در زمان آقای اوباما به دست آمده است. ولی حتی با حضور خود آقای اوباما در قدرت، عملا آمریکاییها برجام را نقض کردند. عملا آمریکاییها به اجرایی شدن برجام کمک نکرده و علائمیکه کاخ سفید و دستگاه حاکمه آمریکا در حال حاضر نشان میدهند، علائم کاملا بازدارنده و منفی هستند. علائمی نیست که کشورهای اروپایی و سایر کشورها را به همکاری تشویق کند. وقتی در زمان خود آقای اوباما ما شاهد اینگونه علائم از سوی هیئت حاکمه آمریکا هستیم، طبیعی است که بعد از عمر این دولت، آقای ترامپ حتما علائم منفی بیشتری از خودش بروز خواهد داد. ولی در یک جمله، اینکه مسئولین آمریکایی چه خانم کلینتون چه آقای ترامپ علنا اعلام کنند ما این توافقنامه را قبول نداریم و به رسمیت نمیشناسیم و به آن احترام نمیگذاریم، خیلی بعید است. اما اینکه کارشکنیها بیشتر شده و مشکلات موجود بر سر اجرایی شدن برجام افزایش یابد، این کار کاملا قابل پیشبینی و انتظار است.
نظر شما در مورد سیاست خارجی خانم کلینتون و به طور خاص سیاست او در قبال ایران چیست؟
فرق اساسی بین خانم کلینتون و آقای ترامپ این است که خانم کلینتون سیاستمداری باسابقه است. به هر حال خانم کلینتون مدتها وزیر امور خارجه بوده و مدتها با کشورهای مختلف آمد و شد داشته است، سناتور بوده، طولانی مدت کار کرده و به مدت 8 سال همسر رئیسجمهور بوده، که همه اینها به عنوان پشتوانه سیاسی برای ایشان است. وی ارتباطات و تماسهای گسترده تری با دنیای خارج، در مقایسه با آقای ترامپ دارد.
در خصوص موضوع ایران در وادی امر به نظر میرسد که خانم کلینتون به نوعی در چارچوب نگرش و حرکت حزبش با ایران حرکت کند، حالا با یک مقدار نوسان جزئی! یعنی همان روشی را در پیش گیرد که بعضا آقای اوباما در پیش گرفته یا سایر افراد مانند آقای کلینتون و امثال وی. اما یک تفاوت عمده بین خانم کلینتون و سایر هم حزبیهایش وجود دارد و آن اینکه به شدت طرفدار اسرائیل بوده و به شدت اسرائیل محور است. به شدت خودش را متعهد به منافع رژیم صهیونیستی میداند. به همین دلیل حضور خانم کلینتون در کاخ سفید مانند آقای اوباما موجب ناخوشنودی رژیم صهیونیستی نیست، آنها از چنین شخصیتی خوشحال بوده و از وی حمایت میکنند.
بنابراین آیا میتوان خانم کلینتون رئیسجمهور را گزینه ای خطرناکتر از ترامپ برای ایران دانست؟
بله. مواضع وی نسبت به ایران تندتر از هم حزبیهای دیگرش است و به نوعی مخالف هر کشوری است که سیاستهایش در تضاد با رژیم صهیونیستی است. لذا ایشان ایران را هم در همین چارچوب میبیند. یادمان نرود حمله آمریکا به لیبی با توصیه و مشاوره ایشان صورت گرفت که عملا بعدها سیل انتقادات به خانم کلینتون را در پی داشت و باز یادمان نرود به دلیل زاویه ای که ایشان با آقای اوباما داشت بویژه در زمینه ایران، آقای اوباما خانم کلینتون را در دور دوم ریاست جمهوری خودش کنار گذاشت و از آقای کری که فرد میانهتری بود استفاده کرد. اینها ویژگیهایی است که درباره خانم کلینتون وجود دارد. به طوری که اقبال و محبوبیت ایشان در میان هم پیمانان آمریکا در اروپا بسیار گسترده تر از رقیب است. لذا در پاسخ به سوال شما میتوان اینگونه گفت که کلینتون برای ایران خطرناکتر از ترامپ است.
خانم کلینتون 68 ساله میتواند اولین رئیسجمهور زن ایالات متحده آمریکا باشد؟ میتوانیم قشر زنان آمریکا را طرفداران مهمیبرای خانم کلینتون بدانیم، که بتواند برتری نسبت به آقای ترامپ محسوب شود؟
خانم کلینتون در میان زنها پایگاه خوبی دارد، البته نه در بین زنهای جوان، چون آنچه که مطرح و شایع شده است، خانم کلینتون با زنهای جوان نتوانسته ارتباط برقرار کند و از ابتدای فعالیتهای سیاسی و حزبی خود در سطوح بالا و به صورت رسمیعمل کرده است. این در میان جوانها مصداق دارد و در میان زنها مصداق بیشتری دارد. ولی به صورت کلی یکی از نقاط قوت خانم کلینتون میتواند زنهای آمریکایی باشد که از کاندیدای هم جنس خودشان میتوانند حمایت کنند. خانم کلینتون اگر به ریاست جمهوری برسد، اولین رئیسجمهور زن آمریکا خواهد بود که در طول تاریخ آمریکا بیسابقه است. در تاریخ مبارزات انتخاباتی آمریکا، این یک تحول جدید است. همانطور که آقای اوباما هم یک تحول جدید را به وجود آورد و اولین رئیسجمهور سیاه پوست آمریکا شد. به هر حال در این انتخابات، این تفاوت بارزی است که ما شاهد این هستیم که یک زن کاندید نهایی حزب دموکرات میشود.
برای بزرگ شدن تصویر روی آن تقّه(کلیک) بزنید.
مطالب مرتبط: