در روزگار صدارت میرزا تقی خان امیرکبیر، شخصی از یکی از منسوبان امیرکبیر در مورد ملکی نزد شیخ عبدالرحیم، قاضی شرعی تهران، اقامه دعوا کرد. شیخ عبدالرحیم که در آن زمان، رئیسِ مهمترینْ محضر شرع در تهران بود، برای خوش آمد امیر، در یک پیام محرمانه، خطاب به ایشان این چنین گفت: «دایره شرع انور در مرحله قضا، وسیع است. میل مبارک حضرت امیر کبیر، باید معلوم باشد تا همان طور حکم صادر شود».
پیامرسان با ترس و لرز شدید، پیغام شیخ را تکرار کرد. غضب امیر، طوری بود که مأمور، بیاختیار، عقبعقب رفته و به درختی خورد و به زمین افتاد. خلاصه بعد از آنکه شیخ عبدالرحیم به عصبانیت امیر آگاه شد، برای معذرت خواهی نزد ایشان رفت. رسم امیر بر این بود که هرگاه شیخ به نزد وی می آمد، احترام فوقالعادهای به ایشان میگذاشت؛ اما این بار وقتی شیخ وارد شد، اندک احترامی نیز از امیرکبیر ندید و امیر، حتی همکلام او نشده، نشست، برخاست و از اتاق، خارج شد. شیخ، بعد از این قضیه، خانه نشین شد تا از دنیا رفت. امیرکبیر نیز فرد دیگری را به جای او منصوب کرد.